چکیده ای از زمین شناسی گیلان و درفک

چکیده زمین شناسی ایران وزمین شناسی کوه درفک

مطالب زیر جهت اطلاع دوستانی که خواستار کسب اطلاع از سرگذشت زمین
شناسی گیلان وپروسه تکوین آن هستند وهمچنین براي آگاهی دوستانی که قله درفک را که به غلط دربرداشت از بعضی از نوشتارهاي زمین شناسی متشکل از سنگ هاي آذرین ودولین هاي موجود در قله درفک را دها نه آتشفشان نامیده اندجمع آوري وبه شرح زیر خلاصه گردیده است :

 

 

یکی از دولین های زیبای قله درفک که بعضی آن را به غلط دهانه آتشفشان معرفی کرده اند
یکی از دولین های زیبای قله درفک که بعضی آن را به غلط دهانه آتشفشان معرفی کرده اند

 

 

بنابرعقیده محققین در پرکا مبرین تمام خشکی هاي کنونی جهان درکنار یکدیگر قرار داشتندو خشکی واحدي ( ابرقاره پانگه آ ) را تشکیل می داده اند. در کنار این ابر قاره یک اقیانوس بزرگ هم قرار داشت ) اقیانوس پانتالاسا (. در حدود۷/۱میلیارد سال قبل طی یک حرکت کششی به نام هودسونین Hudsonianابر قاره پانگه آ، به دو قاره(لورازیا ) در شمال و(گندوانا) در جنوب  تقسیم می شود. در بین دو قاره مزبورنیز اقیانوسی بنام اقیانوس تتیس قرار داشته است.

با وجود شواهد و دلایل زمین شناسی سنگ هاي قدیمی پی سنگ ایران در آن هنگام، با قسمتی از پاکستان و افغانستان متصل به پی سنگ عربستان بوده و مجموعا” به صورت یک خشکی واحدي در گوشه شمال شرقی گندوانا قرار داشته است .

در طول پرکامبرین، سرزمین ایران حداقل تحت تاثیر دو مرحله کوه زایی قرار گرفته است . یکی به نام پان افریکن (در ۱۵۰۰تا۱۰۰۰ میلیون سال پیش) و دیگري به نام کاتانگایی در پرکامبرین بالایی ( ۶۰۰تا ۵۵۰ میلیون سال پیش) . ماحصل مرحله اول کوهزایی ایران ( پان افریکن ) دگرگون شدن سنگهاي آذرین و رسوب هاي اولیه ایران بوده است. در مرحله حرکات کاتانکایی ایران و تحولات بعد از آن(حرکت کوهزائی مرحله دوم) پی سنگ ایران همراه با عربستان و بخش هایی از پاکستان و افغانستان سخت شده و به صورت یک قاره
پایدار به نام پلاتفرم در می آید. این حالت در تمام طول پالئوزوئیک تاتریاس و بعضا ژوراسیک ادامه داشته است. و روي آن را به تناوب دریاهاي کم عمق می پوشانده است. از این رو تمام رسوب های ایران از اینفراکامبرین تا مزوزوئیک را رسوبات خشکی و دریایی کم عمق تشکیل می دهد.

در اواخر پرکامبرین و متعاقب شکل گیري پلاتفرم ایران ، پوسته قاره اي ایران و حتی کشورهاي همجوارتحت تاثیر نیروهاي کششی مهم قرار می گیرند . با این حرکت پوسته ایران قطعه قطعه می شود و در نتیجه از یکطرف گسل ها و ریفت هاي مهم قاره اي در پوسته ایران پدید آمده و از طرفی گسل هاي قدیمی تر مجددا فعال میشوند . به علاوه فعالیت هاي ماگمایی نیز رونق خاص می یابد.

قطعه قطعه شدن پوسته ایران و در نتیجه جابجایی قطعات شکسته در امتداد گسل ها موجب می شود تا سرزمین ایران به صورت قطعات بالاآمده ( هورست ) و فروافتاده ( گرابن ) درآید. از بالاو پائین رفتن مکرر این قطعات حوضه هاي رسوبی مجزا و مستقلی پدید می آیند . تحول و تکامل ساختمانی همین حوضه ها را می توان به نوعی پایه هاي اولیه واحدهاي ساختمانی و پیکرزمین ساختی کنونی ایران به حساب آورد .

. در اردوسین و سیلورین(اوایل دوران اول زمین شناسی) اکثر مناطق ایران خارج از آب بوده اند. درپرمین مجددا دریا سرزمین ایران را فرا می گیرد . و حوضه رسوبی کپه داغ و زاگرس به وجود می آیند.

دوران مزوزوئیک را باید دوران مهمترین تحولات زمین ساختی ایران به شمار آورد زیرا علاوه بر شروع دوره زمین ساختی آلپی در این دوران ، شکستگی هاي عمیقی  (ریفتهاي قاره اي ) در پوسته ایران پدید آمدند که توسعه بعدي آنها منجربه تشکیل اقیانوس هاي باریک و طویلی در محل این شکستگی ها گردید .

در اواخر پالئوزوئیک بر اثر تاثیر نیروهاي کششی مهم، زمینه جدایی پوسته ایران از گندوانا فراهم گردید تحت تاثیر نیروي کششی مورد نظر شکستگی هاي عمیقی در پوسته ایران پدید آمد ند . یکی از این شکستگی ها،ریفت عمیقی بود که در محل گسل قدیمی زاگرس ایجاد شده بود. مهمترین این شکستگی ها،ریفت عمیقی بود که در محل گسل قدیمی زاگرس ایجاد شده بود. که سرانجام منجر به تشکیل اقیانوس جدید ( در زمان پرمین) در همین محل گردید. ( اقیانوس تتیس جدید یا اقیانوس زاکروس) .

 

با تشکیل اقیانوس زاگرس ( تتیس جدید ) پوسته قاره اي ایران مرکزي همراه با قسمتی از افغانستان به صورت خرده قاره اي از پوسته عربستان ( گندوانا ) جدا و سپس براي پیوستن به قاره لورازیا به طرف شمال به حرکت در می آید. این روی داد با شروع زیر را ندگی ( فرورانش) پوسته اقیانوسی تتیس قدیمی(پاراتتیس) به زیر، پوسته قاره اي لورازیا همراه شده بود.

از این رو به موازات گسترش بیشتر اقیانوس جدید ( تتیس جدید ) از وسعت اقیانوس تتیس قدیمی کاسته می شود و سرانجام در اواخر تریاس ، اقیانوس زاگرس یا تتیس جدید به حداکثر وسعت خود رسیده که نتیجه آن بسته شدن کامل تتیس قدیمی بوده است.

با این واقعه ، خرده قاره ایران – افغان به قاره لورازیا می پیوندد. و از این زمان به بعد سرزمین ایران و افغان جزء قاره اوراسیا ( نیمکره شمالی ) میشوند.

نتیجه برخورد خرده قاره ایران- افغان با اوراسیا کوهزایی سیمرین ) سیمرین پیشین (نامیده میشود. در خلال دوره ژوراسیک قاره گندوانا شروع به شکافتن می کند. ابتدا قطب جنوب ، استرالیا و هند از آن جدا شده و به تدریج دور می شوند.  با حرکت روبه شمال صفحه هند ، مرکز ومشرق ایران تحت تاثیر حرکات فشاري قرار می گیرد ( سیمیرین پسین) با این حرکت موقعیت زمین ساختی ایران تغییر میکند و از طرفی اقیانوس تتیس جدید شروع به بسته شدن می نماید.

با این حرکت ، کف حوضه هاي رسوبی البرز ( تتیس قدیم ) ، زاگرس ( تتیس جدید) ، کپه داغ شروع به بالا آمدن( خشکی زایی ) نموده است. با وقوع کوه زایی سمیرین پسین، اقیانوس تتیس جدید شروع به بسته شدن کرده و این واقعه با زیر راندگی پوسته آن به زیر پوسته قاره اي ایران مرکزی همراه بوده است . تداوم این عمل منجر به بسته شدن کامل دریاي تتیس(اواخر کرتاسه – اوایل پالئوسن) شده و در محل آن رشته کوههاي زاکروس مرتفع بوجود آمدند . بسته شدن اقیانوس زاکرس (تتیس) مصادف با واقعه کوهزائی لارامید بوده است. این واقعه بر اثر برخورد قاره کندوانا ( آفریقا ) بالورازیا اتفاق افتاده است . با این واقعه خرده قاره ایران – افغان در محل اقیانوس زاگرس مجددا به پوسته عربستان می پیوندد . نتیجتا با این واقعه پوسته قاره ایران یکپارچه شده و پایه هاي رشته کوه البرز نمایان می گردد و کوههاي اولیه مکران و سیستان پدیدار می شوند و بالاخره سیماي پیکر، زمین ساختی کنونی فلات ایران پایه ریزي می شود.

با توجه به اهمیت ویژه کوهزایی لارامید به عنوان مهمترین رویداد زمین ساختی ایران، قابل ذکراست که اهمیت رویدادهاي زمین ساختی در طول دوران سنوزوئیک کمتر از دوران مزوزوئیک نیست. فعالیتهاي شدید آتشفشانی در طول این دوران به خصوص ائوسن ازیک سو، سه مرحله کوهزایی آلپی در ائوسن پایانی ، میوسن میانی و بالایی و پلیوسن، موجب شکل گیري سیماي کنونی فلات ایران و تکمیل آن بعد از حرکات لارامید شده اند.

پس از کوهزایی لارا مید ، مقدمه بازشدگی دریاي سرخ فراهم می گردد. با باز شدن این محل، سرزمین عربستان از گندوانا جدا و به سوي ایران به حرکت درآمد.

با حرکت هرچه بیشتر پلاتفرم عربستان به سوي ایران، فرورانش پوسته اقیانوس زاگروس، به سوی پوسته قاره اي ایران همچنان تداوم می یابد. ازنتایج ذوب پوسته در حال فرورانش وقوع فوران های آتشفشانی در داخل ایران بوده است. مهمترین فوران هاي آتشفشانی سنووزوئیک در ائوسن میانی به وقوع پیوسته است . از فعالیت هاي انفجاري این آتشفشان ها رسوبهاي آذر – آواري سبز رنگی در دریا ها به وجود آمده اند که توف سبز یا تشکیلات کرج نامیده میشوند.

در پایان ائوسن ، پوسته ایران تحت تاثیر مرحله کوهزایی دیگري از سلسله کوهزایی آلپی ، به نام پیرینه اي قرار می گیرد. در این مرحله در اثر عملکرد مرحله فشاري این کوهزایی نه تنها فعالیت هاي ماگمایی همچنان ادامه یافته و توده هاي نفوذي زیادي در میان رسوبها جایگزین گردید ند ، بلکه دو اثر زمین ساختی مهم نیز پیامد آن بوده است. یکی چین خوردگی رسوبهاي آذر– آواري  (توف سبز) وتشکیل کوه هاي جدید و دیگري ایجاد فرورفتگی در ایران مرکزي است، که دریاي قم بعدهادر همین فرو رفتگی تشکیل می گردد.

در ۲۰میلیون سال اخیر، دریاي سرخ وارد مرحله اقیانوس شدن می نماید و در نتیجه پوسته آن با سرعتی معادل ۷/۲سانتی متر در سال باز و گسترش می یابد.

این گسترش با فشار هرچه بیشتر صفحه عربستان به پوسته ایران همراه بوده که نتیجه آن وقوع مرحله دیگري از کوهزایی هاي آلپی به نام ساوین در میوسن میانی می باشد.

بنابراین حرکت میوسن میا نی و بالایی مهمترین حرکت زمین ساختی ایران است، که موجب پیدایش شکل زمین ساختی کنونی ایران شده ا ند و حرکات بعدي  (پاسادنین ) در آخر پلیوسن آن را کمی تغییر داده است. و بیشتر بر ارتفاع آن افزوده است.

زمین شناسی درفک

همانطور که اشاره گردید: در آغاز ژوراسیک قسمت اعظم گیلان به صورت محیط مردابی- رودخانه اي در آمده و از جنگل هاي متراکمی پوشیده شده است.ورسوبات کم عمق ومردابی درآن برجاي مانده است. سپس با پیشروي تدریجی دریا هاي ژوراسیک و مدفون شدن بقایاي جنگل ها، پیدایش لایه هاي زغال سنگی وشیلی وپیدایش رسوبات عمیق تر را به دنبال داشته اند.سازندهاي تشکیل دهنده ارتفاعات درفک نیز عمدتا متعلق به این مقطع زمانی بالاخص ژوراسیک وکرتاسه زیرین ومیانی می باشد.

بخش شمالی ارتفاعات درفک ، گستره روستاهاي :گرده پشته،گاوسگیز،دولیه سرا،یال کول،گنده لابر، شیرقلعه، سیلابه سرا، آلامو، تنگه رود و……ازسازند
هاي متعلق به ژوراسیک زیرین تشکیل گردیده اند که شامل تناوبی از شیل، ماسه سنگ برنگ خاکستري تیره با میان لایه هائی از کنگلومرا وسنگ هاي آتشفشانی وعدسی هاي ذغالی می باشند.

-گستره قراء گرگا بسرا، بخش جنوبی گاوسگیز، قسمت غربی گرده پشته، فیرارود، کردمیر، گوساله گاه محدوده گسترش سازندهاي متعلق به ژوراسیک بالائی وکرتاسه زیرین (نئوکومین) بوده که از لحاظ لیتولوژي متشکل ازتناوبی از سنگ آهک هاي مارنی- ماسه اي، مارن، ماسه سنگ می باشد.-

-دربخش شرقی مناطق فوق سنگ آهک وآهک مارنی نازك لایه وجوددارند که با سازندهاي فوق داراي کنتاکت گسلی تراستی می باشد.

قله درفک در گستره کوه شاه نشین درشرق قله تا حد سیاه دره و در غرب قله، از
سنگ های آهکی فسیل دار به رنگ خاکستري ضخیم لایه تا توده اي وبه طور محلی چرت دار متعلق به ژوراسیک بالائی وکرتاسه زیرین تشکیل گردیده است.سازوکار یک گسل تراستی قسمت شمالی این بخش ازدرفک را به صورت دیواري قائم وغیرقابل نفوذ(ازنظردسترسی )درآورده است.

 

 

اشکال لاپیه ای وپشت گوسفندی سازند آهکی قله درفک
اشکال لاپیه ای وپشت گوسفندی سازند آهکی قله درفک

 

اشکال لاپیه ای وپشت گوسفندی سازند آهکی قله درفک
اشکال لاپیه ای وپشت گوسفندی سازند آهکی قله درفک

 

اشکال لاپیه ای وپشت گوسفندی سازند آهکی قله درفک
اشکال لاپیه ای وپشت گوسفندی سازند آهکی قله درفک

 

بخش مرتفع درفک ازسنگ آهک هاي خاکستري رنگ اوربیتولین دار بالایه بندي متوسط تا ضخیم لایه تشکیل گریدیده است.

آهک های خاکستری بخش مرتفع درفک(قله درفک
آهک های خاکستری بخش مرتفع درفک(قله درفک

آهک-های-خاکستری-بخش-مرتفع-درفک-دردیواره-شمالی
آهک-های-خاکستری-بخش-مرتفع-درفک-دردیواره-شمالی

 

جنوبی ترین بخش ارتفاعات درفک که حد شرقی آن تقریبا از روستاي دشت دامان شروع شده وتاکوه لارنه در سمت غرب گسترش دارد ، متشکل از تناوب سنگ آهک ، مارن،ماسه سنگ و سنگ آهک ماسه اي با لایه بندي نازك تا متوسط می باشد .این بخش از ارتفاعات درفک در سه جهت شمال، جنوب وغرب با سازندهاي مجاور خود داراي کنتاکت گسلی می باشد.

اصولاً دوره کرتاسه در ایران از آرامش برخوردار نبوده و در ناحیه گیلان حداقل با تغیر عمق دریا هاي زمین شناسی همراه بوده است. دریایی که از ژوراسیک در منطقه تالش وجود داشته، به تدریج تمام استان گیلان(از جمله محدوده جغرافیائی درفک) را در بر گرفته و رسوب هاي نواحی عمیق تا نیمه عمیق در آن ته نشین شده اند. (همان طور که اشاره شد سازندهاي تشکیل دهنده درفک متعلق به زمان ژوراسیک وکرتاسه می باشند).

با توجه به نوع ریزش نزولات جوی در کوه درفک (عمدتا به صورت برف)ونوع سازند تشکیل دهنده واشکال متنوع ومتعدد کارست شکل گرفته درآن، سازند آهکی درفک مخزن ومظهر چشمه سارهای متعدد وسرچشمه رودخانه های های ذیلکی(شهربیجار)، فیرارود، دیورش ، سیاهرود(توتکابن)، چاکرود و……می باشد .اشکال زیر نمونه ای از چشمه های مظهریافته در درفک می باشند که هریک تامین کننده بخشی جریان پایه یکی از رودخانه هائی است که از درفک سر چشمه می گیرند.

نمونه ای از چشمه سار های کارستی یال شمالی درفک
نمونه ای از چشمه سار های کارستی یال شمالی درفک

 

 

محمد پورهوشیار
۱۳۸۸

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *